خاطرات سیزده بدر از زبون مامانی
سلام پسر عزیزم علی جونم اولین سیزده بدر ی بود که باهم به گردش و جنگل رفتیم.صبح خیلی سرد بود و اقا پسری فقط خواب بود. عزیزم ما سیزده بدر رو با مادرجون اینا و خاله جون فاطمه و خاله لیلا شون گذروندیم .که خییلی بهمون خوش گذشت و ساعات خوبی در کنار هم داشتیم. همون اول کار که رسیدیم مادر جون مشغول درست کردن گهواره برای پسری شد.علی جونم هم تو جای گرم و نرمش راحت خوابیده بود. عمو مهدی هم واسه داداش ارمیا تاب درست کرده بود و ارمیا جون چون خیلی تاب دوست داشت اصلا از تاب پایین نمی اومد واین هم برا خاله جون خیلی بهتر بود و داداشی کمتر خاله جونو اذیت کرد. پسر عزیزم امسال با وجود شما به من و بابایی بیشتر خوش گذشت.عکس های زیادی ازت تو اون طبیعت زی...
عکسای نوروزی علی
اولین پست 92
سلام سال نو مبارک ...